یک خاطره (درمورد حجاب) و یک هشدار!
*مصطفی ایزدی
سی سال قبل نه دوم خردادی پیش آمده بود که دولت اصلاحات را عامل اعتراض به حجاب احباری قلمدار کنند، نه مخالفت گسترده ای در میان مردم با حجاب اجباری وجود داشت، نه تلویزیون های فارسی زبان خارجی در ایران قابل رویت بود و نه حتی ویدئو در اختیار مردم بود و نه فضای مجازی وجود داشت که به قول بعضی ها سمپاشی کند و بگویند مخالفان حجاب اجباری تحت تاثیر خارج نشین ها یا استکبار جهانی هستند، اما بیشتر معلمان امور تربیتی، آن هم در مشهد، خودشان با توجه به مسئولیت و تجربه ای که با دانش آموزان و خانواده ها داشتند، فایده ای برای حجاب اجباری نمی دیدند
پرسش: سی سال قبل به دلیل مسئولیتی که در خراسان داشتم، برای سخنرانی در همایشی دعوت شدم که حدود هزار نفر از بانوان معلم امور تربیتی در آن شرکت داشتند. تصور می فرمائید که تمامی آن بانوان محترمه با چادر مشکی در جلسه حاضر بودند. بنده در آن جلسه خبری را نقل کردم که یک دانش آموز دوره راهنمائی را به خاطر این که غیر از مقنعه و مانتو ، چادر نداشت، امور تربیتی مربوطه او را از صف دختران شرکت کننده در راهپیمائی ۱۳ آبان بیرون کشیده و باعث ناراحتی و حتی گریه آن دختر معصوم شده بود.
این خبر زمینه ای شد که من بحث را روی حجاب متمرکز کنم و فشار بی مورد به دختران را که اثر نامطلوب دارد، گوشزد نمایم و همانجا نظرم را به عنوان یک مسئول سیاسی در مورد نتیجه معکوس حجاب اجباری بگویم. برای مخالفت با نظر من، یک حاج خانم از میان جمعیت برخاست و در رابطه با ضروت اجبار برای حجاب و حتی چادر دانش آموزان سخن گفت. جلسه تبدیل شد به یک مناظره بین من که پشت تریبون بودم و حاج خانمی که در میان جمعیت بود. نکته جالب آن مناطره بدون برنامه ریزی این بود که خانم های حاضر در جلسه دو گروه شدند، گروهی سخنان بنده و گروهی هم نطرات حاج خانم را تائید می کردند. گروه طرفدار حجاب اجباری در میان خانم های چادری امور تربیتی مدارس خیلی کمتر بودند از مخالفان حجاب اجباری. این تفاوت عددی از آنجا مشخص بود که برای تائید اظهارات من کف می زدند و برای تائید حرف های حاج خانم صلوات می فرستادند.
سی سال قبل نه دوم خردادی پیش آمده بود که دولت اصلاحات را عامل اعتراض به حجاب احباری قلمدار کنند، نه مخالفت گسترده ای در میان مردم با حجاب اجباری وجود داشت، نه تلویزیون های فارسی زبان خارجی در ایران قابل رویت بود و نه حتی ویدئو در اختیار مردم بود و نه فضای مجازی وجود داشت که به قول بعضی ها سمپاشی کند و بگویند مخالفان حجاب اجباری تحت تاثیر خارج نشین ها یا استکبار جهانی هستند، اما بیشتر معلمان امور تربیتی، آن هم در مشهد، خودشان با توجه به مسئولیت و تجربه ای که با دانش آموزان و خانواده ها داشتند، فایده ای برای حجاب اجباری نمی دیدند.
قصدم از بیان این خاطره این است که به حاکمیت هشدار دهم و عرض کنم، اگر حاکمیت می خواهد با زور قانون و فشار انتظامی، آن دسته از بانوان را که نمی خواهند روسری سر کنند، ابدالدهر پوشیده مو نگهدارد، موفق نخواهد شد.
حاکمیت اگر می خواهد جامعه را در زمینه حجاب متعادل نگه دارد، تنها یک راه دارد : پایش را از این موضوع بیرون بکشد. من چند سال قبل که دکتر علی مطهری نایب رئیس مجلس بود و حساسیت خاصی نسبت به ظاهر اسلامی جامعه و مخصوصا بدحجابی داشت، حضوری عرض کردم تا زور دولت و نیروی انتظامی وجود دارد ، بد حجابی به بی حجابی و پس از آن به برهنگی تبدیل می شود.
اولیای امور از شکست طرح ممنوعیت استفاده از ویدیو و از بی اثر شده قانون ممنوعیت استفاده از تجهیزات ماهواره و نیز قانونی که گشت ارشاد را در خیابان ها راه انداخت، درس بگیرید و بگذارند جوانان جامعه از لجبازی و مبارزه منفی دست بردارند تا جامعه به تعادل برسد. نماینده های مجلس کاری نکنند که آحاد مردم به قانون شکنی عادت کنند. معلوم نیست برای همیشه، زور حکومت از زور مردم بیشتر باشد. یقین کنید، اکثر خانواده های مذهبی هم با اجبار بر دختران جوان مخالفند، همانگونه که سی سال قبل بیشتر معلمان امور تربیتی مشهد که صد در صد از نیروهای مذهبی و دلسوز بودند، با حجاب اجباری مخالف بودند. والسلام.
###